محمدرضا اکبریان به سوگ فرزندش نشست / اعلام زمان تشیبع
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۳۶۳۰۰
به گزارش صدای ایران، محمدرضا اکبریان، داور تازه بازنشسته شده فوتبال ایران شب گذشته در سوگ درگذشت کودک خود عزادار شد.
علت مرگ پارسا فرزند یازده ساله اکبریان که سابقه قضاوت در دربی را دارد ایست قلبی اعلام شده است.
مراسم تشییع پیکر فرزند اکبریان صبح فردا ساعت ۱۰ در بهشت سکینه کرج برگزار میشود.
بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
منبع: صدای ایران
کلیدواژه: فوت فرزند محمد رضا اکبریان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۳۶۳۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت شهادت بانوی پاسدار و فرزندش توسط منافقین
روایت شهادت شهیده زهره بنیانیان به همراه فرزند باردار خود به دست منافقین اینگونه نقل شده است:
ازدواج و آموزش نظامی
زهره هم پاسدار بود و هم به خاطر دورههای رزمی که در سوریه و لبنان دیده بود، یه چریکِ رزمنده بود.
کاراته و تیراندازی را در حد عالی آموزش دیده بود، آخر سر هم با یک پاسدار ازدواج کرد.
آرزوی شهادت
شب قبل از شهادت خواب دید که دو فرشته او را بر فراز خانهشان میچرخاندند، صبح که بیدار شد، خیلی خوشحال بود، انگار حس کرده بود قرار است به آرزویش که شهادت بود برسد.
نحوه شهادت
منافقین در خانهی تیمیشان کلی اسلحه و مهمات جمع کرده بودند و میخواستند روز کارگر مردم را به رگبار ببندند.
چند پاسدار از جمله همسر زهره برای تصرفِ این خانهی تیمی انتخاب شدند، زهره اصرار داشت که با آنها به این ماموریت برود، اما، چون اواسط دوران بارداریش بود، شوهرش اجازه نداد، تا اینکه وقتی گریه و اشتیاق زهره را دید، موافقت کرد.
به خانهی تیمی منافقین رسیدند. قرار بود زهره به عنوان یک زن عادی در بزند و کمک بخواهد، بعد منافقین که بیرون آمدند، پاسدارها بدون درگیری آنها را دستگیر کنند، اما انگار منافقین متوجه شده بودند و وقتی زهره در زد، یکی از آن بر سر او رگبار گرفت. کسی هم که در را باز کرده بود، به زهره شلیک کرد و اینجا بود که خواب زهره تعبیر شد.
هم خودش و هم فرزندی که باردار بود، جلوی همان در به شهادت رسیدند.
منبع: کانال خاکریز خاطرات شهدا
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی